در این مطلب از برد نیوز نگاهی به بازیکنانی میاندازیم که به دلیل مصدومیتهای مدوام و عدم آمادگی نتوانستتند به پتانسیل کامل خود برسند.
پيوستن ادن هازارد به رئال مادرید انتقالی بود که یک دهه در حال ساخت بود. در این مدت زین الدین زیدان، از علاقمندان هازارد، سرانجام فلورنتینو پرز را متقاعد کرد که مهاجم بلژیکی را در سال ۲۰۱۸ به خدمت بگیرد. متاسفانه، آنطور که در آخر دیدم هازارد ارزش این انتظار را نداشت. او با اضافه وزن در بازیهای پیش فصل حاضر شد و همه چیز به سرعت از آنجا روبه بدتر شدن رفت.
بازیکنی که به ندرت در چلسی مصدوم میشد، به طور ناگهانی با مشکلاتی مواجه شد و هازارد در سال ۲۰۲۱ اعتراف کرد که بعید است که او پس از شکستگی مچ پا در سه بازی مختلف، دیگر آن وینگر جادویی باشد که لیگ برتر را در دست خود داشت. و اینطور هم شد، چراکه این بازیکن ۳۲ ساله تنها دو سال بعد در اکتبر ۲۰۲۳ بازنشستگی زودهنگام خود را اعلام کرد.
هازارد در چهار سال حضور در برنابئو تنها ۵۴ بازی در لیگ انجام داد و ۴ گل به ثمر رساند و دوران سخت او در اسپانیا را شاید بهتر بتوان در این واقعیت خلاصه کرد که او هرگز در یک ال کلاسیکو حضور نداشت. بدترین چیز این است که هیچ وقت برای این بازیکن ۱۲۰ میلیون یورویی مادریدی، حتی در بین هم تیمیهایش، حس همدردی زیادی وجود نداشت.
لوس بلانکوس ضمن تایید اینکه قرارداد هازارد با توافق دوجانبه یک سال زودتر از موعد مقرر فسخ شده است، اشاره کرد که این وینگر بلژیکی ۸ عنوان قهرمانی با این باشگاه کسب کرده است. اما، راستش را بخواهید، او در هیچ یک از آنها نقشی نداشت. هازارد میتوانست به عنوان یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ رئال در یادها بماند، در عوض از او به عنوان یکی از بدترین خریدهای رئال یاد خواهد شد.
البته، او شاید جزو اولین و بهترین استعدادهای درجه یک نباشد که به دلیل مصدومیت و عدم آمادگی بدنی از شکوفایی کامل پتانسیل خود باز ماندهاند. با ما همراه باشید تا با ۱۳ بازیکن با استعداد که به دلیل مصدومیت به اوج نرسیدند آشنا شوید.
۱۳- جاناتان وودگیت
اولین بازی وودگیت در رئال مادرید بدیهی است که مایه بدنامی فوتبالی است: پس از گذراندن ۱۷ ماه اول حضورش در نیمکت ذخیرههای رئال مادرید به دلیل آسیب دیدگی، این مدافع انگلیسی در اولین بازی که میدان رفت با دريافت دو کارت زرد از بازی اخراج و از ۳ بازی بعدی نیز محروم شد.
با این حال، دلیلی وجود دارد که مادرید در وهله اول روی وودگیت قمار کرده بود: او در شرایطی که کاملاً آماده بود، یک مدافع میانی عالی بود؛ او این امر را در روزهای اولیه عالی خود در لیدز یونایتد ثابت کرده بود.
متأسفانه، او هرگز آنقدر آمادگی بدنی نداشت تا از توانایی آشکار خود نهایت استفاده را ببرد. دوران فوتبال او بدون جذابیت هم نبود، مهمترین لحظه فوتبال او گل پیروزی بخش برای تاتنهام در جام لیگ (League Cup) مقابل چلسی در سال ۲۰۰۸ بود، اما با این وجود، او فقط ۲ بار ۳۰ بازی یا بیشتر در لیگ بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ انجام داد.
با این حال، چیزی که واقعاً او را فوتبال او را از بین برد، محدود شدن به ۱۴ بازی برای مادرید بود. او در گفتگو با پادکست آندر سرفس (Under the Surface) گفت: “وقتی به دوران فوتبالم نگاه میکنم، [بازی در رئال] بیشتر از هر چیزی مرا اذیت میکند. من در بزرگترین صحنه فوتبال بودم اما بدنم مرا ناامید کرد. “
۱۲- یوآن گورکوف
پس از اینکه گورکوف در سال ۲۰۰۹ به تیم بوردو کمک کرد تا دو بار متوالی در لیگ و جام حذفی فرانسه قهرمان شود، نشریه ورزشی اکیپ (L’Equipe) این هافبک تهاجمی را “وارث” (Le Successeur) بلامنازع زین الدین زیدان نامید.
حتی یکی از هم تیمی های سابق زیزو با این نظر نیز موافقت کرد. کریستف دوگاری اذعان کرد: زمانی که زیدان بازنشسته شد، خیلی ناراحت شدم اما تماشای گورکوف مرا سرحال کرده است. متأسفانه، هیچ درمانی برای بسیاری از مسائل روحی و جسمی گورکوف وجود نداشت.
پائولو مالدینی معتقد بود که گورکوف در زمان احیای فوتبالش در بوردو، باز هم در میلان ضعیف کرد، زیرا “مشکلی در رفتار او وجود داشت” و این مدافع اسطورهای ایتالیا گورکوف را به خاطر ناتوانی در انجام هر نوع تلاشی برای وفق دادن خود با تیم میلان انتقاد کرد.
پس از آن که گورکوف در سال ۲۰۱۰ انتقالی تاریخی به لیون انجام داد، دچار آسیبدیدگیهایی متعدد شد که برخی از آنها بیشتر ذهنی بودند. مطمئناً برخی از مربیان و هم تیمیهای او هرگز فکر نمیکردند که آسیبدیدگیهای او چقدر شدت دارند، که شامل صدمه دیدن دست او هنگان زدن قدش با لاکازت یا رگ به رگ شدن مچ پایش موقعی که سگش را برای قدم زدن بیرون برده بود.
در پایان، یکی از بهترین بازیکنان فرانسه پس از بیش از یک سال بدون باشگاه بودن در ۳۴ سالگی بازنشسته شد.
۱۱- ابو دیابی
هم هواداران آرسنال و هم طرفداران تیم ملی فرانسه از آمادگی دیابی در شش ماه اول حضورش در شمال لندن بسیار هیجان زده بودند. همه آنها احساس میکردند که “پاتریک ویرا جدید” را در دستان خود دارند.
متأسفانه، دیابی هرگز به آن اوج نرسید. در زمان مصدومیت در پایان پیروزی ۳ بر صفر مقابل ساندرلند در می ۲۰۰۶، این هافبک قربانی تکل وحشتناک و کاملا غیر ضروری دن اسمیت شد. دیابی در حالی که از شدت درد در زمین فریاد میکشید، دچار شکستگی شدید مچ پا شده بود که به سه عمل جراحی و هشت ماه توانبخشی نیاز داشت. دیابی در نهایت در ژانویه ۲۰۰۷ به میادین بازگشت، اما در همان سطح قبلی نبود. او در نهایت بیش از نیمی از سالهای باقی مانده خود را در آرسنال به دلیل مصدومیت، روی نیمکت یا خارج از زمین سپری کرد. سرمربی سابق آرسنال، آرسن ونگر، متعاقباً در سایت بین اسپورتس (beIN Sports) اظهار داشت که امیدهای این بازیکن فرانسوی برای رسیدن به اوج با “یک تکل کشنده نابود شد”.
۱۰- لویی ساها
سر الکس فرگوسن اساساً اعتراف کرد که لوئیس ساها را برای این از فولام به خدمت گرفت که هر بار که این بازیکن فرانسوی با منچستریونایتد روبرو می شد، “او تیم ما را به چالش میکشید.”
این سرمربی افسانه ای بعداً در زندگی نامه خود نوشت: “از بین تمام مهاجمان مرکزی که ما به کار گرفتیم، وقتی در مورد استعدادهای آنها صحبت میکنیم (دو پا، خوب در هوا، پرش خوب، سرعت، قدرت)، ساها یکی از آنها خواهد بود. او یک تهدید همیشگی بود.”
با این حال، ساها فقط زمانی که کاملاً آماده بود یک خطر تلقی میشد. او شروع هیجان انگیزی در دوران فوتبال خود در اولدترافورد داشت و دقیقاً نشان داد که چرا یونایتد با به ثمر رساندن هفت گل در ۱۴ بازی اول خود، با پرداخت ۱۲/۴ میلیون پوند (۱۵/۵ میلیون دلار) برای جذب او موافقت کرده است.
با این حال، بعد از آن مصدومیتها شروع شد و ساها به قدری از حضور دائمی خود روی نیمکت احساس بدی داشت که به فرگوسن پیامک میفرستاد و بابت غیبتهایش عذرخواهی میکرد. مربی اسکاتلندی با مشکلات ساها همدردی میکرد، اما در نهایت به ساها اجازه داد تا در سال ۲۰۰۸ به اورتون بپیوندد.
فرگوسن توضیح داد: “دلیل فروش او این بود که هر چقدر هم که با استعداد بود، هرگز نمیتوانستم پیرامون او برنامه ریزی کنم.”
۹- جک ویلشر
در ۸ جولای ۲۰۲۲، جک ویلشر بازنشستگی خود را اعلام کرد. استعداد فوق العادهای که در سن ۱۶ سالگی اولین بازی خود را برای آرسنال انجام داده بود و رکوردی را که قبلاً در اختیار سسک فابرگاس بود شکسته بود، در حالی که هنوز ۳۰ سال داشت مجبور شد به دوران حرفهای فوتبال خود پایان دهد.
ویلشر بیش از یک دهه در این فوتبال “فعال” بود، اما در حقیقت، او هرگز از شکستگی مچ پا خود که در جریان یک بازی دوستانه پیش فصل در سال ۲۰۱۱ متحمل شده بود، به طور کامل بهبود نیافته بود.
پس از بیش از یک سال دوری از میادین، درخششهایی از بازیکنی شنیده شد که فابیو کاپلو آن را “آینده” فوتبال انگلیس توصیف کرده بود، اما او دائما در رسیدن به آمادگی کامل مشکل داشت. جک ویلشر در نهایت در سال ۲۰۱۸ اجازه پیدا کرد آرسنال را بدون هیچ هزینهای ترک کند. چیزی که وقتی او ورزشگاه امارات را به عنوان یک نوجوان سرسخت با پاسهای فوق العاده شگفت زده میکرد غیرقابل تصور بود.
همانطور که ویلشر بعداً ابراز تاسف کرد، “من هرگز به پتانسیل کامل خود به عنوان یک بازیکن نرسیدم و همه این را می دانند. پذیرش این چیز دشواری است.”
۸- تیاگو آلکانترا
پپ گواردیولا پس از انتصاب به عنوان سرمربی بایرن مونیخ در سال ۲۰۱۳ فقط یک بازیکن را درخواست کرد: تیاگو آلکانتارا. سرمربی کاتالان به سران باواریایی خود گفت: “تیاگو یا هیچ چیز.”
درک دلیل آن آسان است: تیاگو فوق العاده با استعداد است. با این حال، او همچنین به طرز ناامیدکنندهای آسیب پذیر است، به همین دلیل است که یورگن کلوپ در سال ۲۰۲۲ اعتراف کرد که نمیخواست زیاد از بازیکن ملی پوش اسپانیایی تمجید کند “زیرا وقتی من این کار را انجام میدهم، اتفاقی میافتد”. یعنی یک مصدومیت.
این هافبک اسپانیایی بدون شک یکی از با استعدادترین بازیسازان نسل خود است، یک هافبک مسحور کننده که قادر است با هر نوع پاس از هر پست ممکن، هم تیمی خود را پیدا کند.
با این حال، او همچنین به شدت مستعد مصدومیت است. تنها در یک فصل در طول دوران فوتبالش، او موفق شد در ۳۰ بازی لیگ ظاهر شود، آماری عجیب و غمانگیز، با توجه به اینکه او در بازی بشدت تاثیر گذارد بود.
۷- ماریو گوتزه
گوتزه شاید در فینال جام جهانی ۲۰۱۴ ثابت نکرده باشد که بهتر از لیونل مسی است (همانطور که یواخیم لو، سرمربی آلمان از او خواسته بود) اما مطمئناً حتی اگر از او بهتر نباشد در بازی فینال جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل در شهر ریو با به ثمر رساندن گل پیروزی بخش تیم ملی آلمان از روی نیمکت، نشان داد میتواند به مسی برسد.
در آن زمان، این هافبک تهاجمی تنها ۲۲ سال سن داشت و به نظر می رسید که او آیندهای درخشان در پیش دارد. با این حال، همه چیز به سرعت برای گوتزه بد پیش رفت.
همانطور که خود گوتزه بعداً اذعان کرد، با ترک بوروسیا دورتموند به مقصد بایرن مونیخ در تابستان ۲۰۱۳ مرتکب اشتباه بزرگی شد. هر چند آسیب بزرگتر به رشد او، یک اختلال متابولیسمی نادر و بسیار دشوار بود که به سختی قابل تشخیص بود. این اختلا علت اصلی مشکلات عضلانی مکرر او بود که بارها باعث شد او بازیهای مهمی را از دست بدهد.
با این حال، علیرغم تشخیص دیرهنگام و بازگشت به دورتموند، گوتزه که اکنون در آینتراخت فرانکفورت مشغول به کار است، و نتوانسته از استعدادی که یورگن کلوپ را بر آن داشته تا او را بهترین بازیکن جوانی که تا به حال مربیگری کرده بنماد، استفاده کند.
۶- پل پوگبا
در ۱۴ می ۲۰۲۳، پل پوگبا اولین بازی خود را پس از پیوستن مجدد به یوونتوس در تابستان قبل انجام داد. متأسفانه، او به دلیل آسیبدیدگی از ناحیه ران تنها ۲۳ دقیقه دوام آورد. پل پوگبا در حالی که پیراهنش را روی سرش کشیده بود از زمین خارج شد تا اشک هایش را پنهان کند.
متعاقباً تأیید شد که حتی واقعاً برای پوگبا شروع نشده بود، به پایان رسیده است و نگرانیهای فزایندهای وجود داشت که این بازیکن ۳۰ ساله دیگر هرگز به بازیکنی که در اولین دوره حضورش در تورین بود، تبدیل نمیشود.
در واقع، شایان ذکر است که در حالی که دلایل تاکتیکی آشکاری برای عدم موفقیت این بازیکن فرانسوی در باشگاه قبلی او، منچستریونایتد، وجود داشت، دوران حضور او در اولدترافورد نیز با دورههای مکرر از نیمکتنشینی همراه با انواع مشکلات عضلانی و مصدومیت مچ پا همراه بود که بدون شک مانع از بازی او میشد. این مصدومیتها تلاش پوگبا برای اثابت خود به عنوان یکی از بهترین هافبکهای جهان با مشکل روبرو کرد تا حدی که حتی او به بازنشستگی زود هنگام فکر میکند.
منتقدان او بدون شک به حواسپرتیهای خارج از زمین و فقدان حرفهای بودن بهعنوان عوامل مؤثر در افول غمانگیز او اشاره میکنند، در حالی که آزمایش مثبت اخیر دوپینگ او هنوز میتواند ابری تاریک بر کل فوتبالش ایجاد کند.
۵- آدریانو
با خرید آدریانو، به نظر میرسید اینتر جانشین آماده ای برای رونالدو پیدا کرده است. درست مانند هموطن برزیلی خود، “امپراطور” ترکیبی تاثیرگذار از فیزیک و تکنیک بود. همانطور که زلاتان ابراهیموویچ مشتاقانه میگفت، “حیوانی خالص” که می توانست از هر زاویه گلزنی کند.
متأسفانه، پس از شروع خیره کننده فوتبالش در سن سیرو، دوران حرفهای این مهاجم (و در واقع زندگی او) از مسیر اصلی خارج شد. چرا؟ مصدومیتها همراه با از دست دادن ویرانگر پدرش.
همانطور که خود او در مصاحبه با برنامه “The Players’ Tribune” به طرز تلخی میگوید: “چه اتفاقی برای آدریانو افتاد؟ برادر، ساده است. من یک خلع در مچ پا دارم و یک خلع در روحم.”
۴- مارکو رویس
والدین رویس، نام او را به افتخار مارکو فان باستن انتخاب کردند، که ادای احترامی به یکی از بزرگان فوتبال بود، اما میتوان گفت که یک نام مارکو برای خود فان باستن نیز شوم بود. چراکه آن ستاره هلندی نیز حتی پس از کسب توپ طلا به خاطر مصدومیت فوتبالش نابود شد.
در حقیقت، اگرچه رویس هنوز در ۳۴ سالگی بازی میکند، او حتی مصدومیتهای بیشتری نسبت به مارکو فان باستن متحمل شده است، و مصدومیتهای مداوم باعث شده است که این بازیکن آلمانی نتواند از استعداد فوقالعادهاش استفاده کند.
این مهاجم چندین تورنمنت بزرگ بین المللی و اردوهای باشگاهی را به دلیل ناتوانی غم انگيزش در حفظ آمادگی جسمانی از دست داده است. رویس در یکی از دورههای متعدد نیمکت نشینیاش در گفتگو با پادکست جی کیو (GQ) اذعان کرد: “من تمام پول را میدهم تا دوباره سالم باشم، بتوانم کارم را انجام دهم، کاری را که دوست دارم انجام دهم، و فوتبال بازی کنم. ما به عنوان بازیکنان برتر، پول زیادی به دست می آوریم، اما گاهی اوقات بهای گزافی را با سلامتی خود می پردازیم.” رویس مسلما بهترین نمونه از این واقعیت غم انگیز است.
۳-مایکل اوون
اوون تنها ۲۱ سال داشت که جایزه توپ طلا را بدست آورد. و او کاملاً انتظار داشت که حداقل یک بار دیگر برنده این جایزه شود. با این حال، حتی در مقطعی از دوران فوتبال خود که کاملاً آماده شکستن هر رکوردی در فوتبال انگلیس به نظر میرسید، این مهاجم پر سرعت در بازی مقابل لیدز یونایتد دچار پارگی رباط صلیبی شد و مدت طولانی مجبور از میادین دور باشد.
او بعداً اعتراف کرد که ترجیح میداد در آن شب سرنوشتساز در ورزشگاه الند رود (Elland Road) دچار شکستگی پا میشد، زیرا غلبه بر زخمهای جسمی و روحی آسانتر بود.
اوون در مصاحبه با بی تی اسپورت (BT Sport) گفت: “زمانی که برای اولین بار دچار کشیدگی [رباط صلیبی] شدم، واقعاً ترسیرم. من سریع بودم، در کنارههای زمین می دویدم، مدافعان را جا میگذاشتم. این من بودم، در مقایسه با شش یا چند سال گذشته که به تنها چیزی که میتوانستم تبدیل شدم.”
که انصافاً هنوز یک فوروارد بسیار خوب بود، نه استعداد نوجوان هیجان انگیزی که جام جهانی 1998 فرانسه را با یکی از بهترین ضربه های انفرادی که بازی تا به حال دیده بود روشن کرد.
۲- رونالدو
چند جایزه توپ طلا، یک کفش طلای اروپا، یک عنوان قهرمانی جام جهانی، فوتبال رونالدو نمونه یک شغل اسطورهای است. اما میتوانست بهتر از این هم باشد، زیرا او میتوانست حتی برای مدت طولانیتری این برتری را داشته باشد. او تنها ۲۳ سال داشت که اولین آسیب از دو مصدومیت وحشتناک زانو را در اینتر تجربه کرد که عملاً او را برای سه فصل از میادین دور کرد.
رونالدو بهبود یافت، اما نه به طور کامل. او هنوز هم در جام جهانی کره – ژاپن ۲۰۰۲ بهترین گلزن رقابتها شد و برزیل را با هشت گل به قهرمانی رساند. اما بازیکنی که پس از به ثمر رساندن هت تریک در اولدترافورد در سال ۲۰۰۳ مورد تشویق ایستاده قرار گرفت، همان “فنومنو” (لقب رونالدو به معنی پدیده) نبود که الساندرو نستا بزرگ را در فینال جام یوفا ۱۹۹۸ بارها در زمین دچار مشکل کرده بود. مدافع سابق لاتزیو آن بازی را “بدترین تجربه زندگی” خود خواند و به راحتی می توان دلیل آن را درک کرد.
با سرعت، قدرت و محموعه فوقالعاده تکنیکهایش، آن نسخه از رونالدو برزیلی به سادگی غیرقابل توقف بود. او را میتوان به راحتی پرقدرتترین مهاجم مرکزی تمام دوران نامید. با وجود تمام دستاوردهایی که او بعداً به دست آورد، هنوز هم سخت نیست که گاهی فکر کنیم اگر آسیب دیدگی زانو نبود، چه میشد…
۱- مارکو فان باستن
مارکو فان باستن اسطوره هلندی، کامل ترین شماره ۹ تاریخ فوتبال است. او هم یک گلزن بزرگ بود و هم زننده گلهای بزرگ (گلهای مهم نیز میزد)، درست مانند گلی که با ضربه برگردان زد و پیروزی نهایی هلند در مسابقات قهرمانی اروپا مقابل اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۸ به دست آورد.
با این حال، در آگوست ۱۹۹۵، فن باستن به دلیل مصدومیت مکرر مچ پا، اعلام کرد که از فوتبال خداحافظی میکند. او در آن زمان هنوز ۳۰ سال داشت، اما دو سال بود که بازی نکرده بود، به این معنی که مهاجم هلندی اساساً زمان اوج خود را از دست داده بود.
همانطور که فابیو کاپلوی گریان در مورد مردی که به میلان کمک کرد تا دو جام اروپایی را تحت رهبری آریگو ساکی به دست آورد، گفت: “بازنشستگی زودهنگام او برای او و برای فوتبال یک بدبختی مرگبار بود.”